سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گوناگون


ساعت 12:9 عصر سه شنبه 89/2/7

این شعر رو برای بچه های غیرتمند تیم ملی گفتم:


(دلمون خوشه فوتبال داریم


فوتبال که نه انگار شوتبال داریم


کی مارو به زور برد جام جهانی


برانکو ؟ حجازی یا پیروانی؟


دروازه بانامون که دیگه حرف ندارن


میرزا پورمون که دیگه شاه نداره


بچه نمی دونه کجا شوت بزنه ؟!


شوت می زنه یا هپروت می زنه؟


شوتاش به زور می رسه وسط زمین


تندم که گل می خوره فقط همین


یحیی گل محمدی که تو خط دفاعه


برو بچس می گن که خیلی شجاعه


هر کی که نمی تونه به خودش گل بزنه؟!


یا پاش بخوره به توپ گل بزنه!


علی دایی که دیگه عشق منه


آخه شبیه بقال سر کوچمه!


شانس از سر و وضعش میباره


توپ می خوره به سرش گل میباره


نمی دونم می خواستن پاشو بسازن؟!


یا برای پاهاش کفش بسازن؟!


من که میگه چون هد می زنه


کله طلایی براش بسازن!!!


یکی دیگه داریم که خیلی باحاله


بچه ها میگن اضافه وزنی داره


مهدی توپولو کیا رو می گم آره


تک رو تیممونو می گم آره


علی کریمی ژل می زنه


رو سرشو رو صورتش ژل می زنه


تا شاید مشخص بشه از اون دورها


چون سرش یه کمی برق می زنه)


بقیه دلاوران را بعدا تمجید می کنم


ادامه دارد ................................


¤ نویسنده: زهره

نوشته های دیگران ( )

3 لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
0
:: بازدید دیروز ::
5
:: کل بازدیدها ::
2120

:: درباره من ::

گوناگون


:: لینک به وبلاگ ::

گوناگون

:: اوقات شرعی ::

:: خبرنامه وبلاگ ::